مناجات فاطمیه ای با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
گـدای اهل بـیـت تا به آسـتـانـه میرسد عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه میرسد ولیِ عصر هر کجا همیشه شد گره گشا به سوی ما عنایتش به هر بهانه میرسد اگرچه بیلـیـاقـتـم، بـرای یـار زحـمـتم خوشم سلام هر سحر به آن یگانه میرسد به خاک غم نشستهام، چراکه پَر شکستهام مگر پرنده این چنین به آشیانه میرسد؟! شده امیـد من هـمه، نـوای یابن فـاطـمه به داد من همین نـوای عاشقانه میرسد رسیده وقت پا شدن، به هوش باش سینه زن به شهر ما دوباره خیر مادرانه میرسد فقط نه بیت هل اتی، به شعله سوخت از جفا تمام نار دوزخ از همین زبـانه میرسد بس است بهرِ گل همین، که خوب پرپرش کند به سمت صورتش که باد تازیانه میرسد به روی خاک مادری نشسته است ای خدا گمان کنم به سختی آخرش به خانه میرسد دلیل غـاضریه در وجـود فـاطمیه است بدون فـاطمیه کس به کـربـلا نـمـیرسد |